چکیده
بیابان زدایی در ایران یک موضوع فرابخشی بوده و معلول عوامل متعددی است که با توجه به شرایط ویژه هر منطقه از جمله ویژگیهای طبیعی و ساختار اجتماعی فرهنگی و اقتصادی حاکم بوجود آمده است.
پدیدهٔ بیابان زدایی عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک، و نیمه مرطوب خشکر ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی.
عوامل موثر بر بیابان زایی شامل عوامل محیطی چون، هوا و اقلیم ، ژئومورفولوژی، کمیت و کیفیت منابع آب و خاک و عوامل انسانی چون، تخریب منابع گیاهی، تخریب منابع آب ، تخریب منابع خاک و اراضی میباشد. بر پایه پژوهش های در آسیای مرکزی عوامل انسانی از فاکتورهای غالب و عمده مؤثر بر بیابان زایی است، به طوریکه ۸۷ درصد عوامل بیابان زایی را به خود اختصاص می دهد و تنها ۱۳ درصد آن مربوط به عوامل طبیعی است.
یک سری عوامل نیز باعث شدت بیان زایی میشوند که شامل سیل، تخریب منابع طبیعی، شور شدن خاک و آب و توسعه شهری و صنعتی میباشد.
از راههای مهار بیابان زایی میتوان به نهال کاری و بذر پاشی، مدیریت درست امور کشاورزی در جهت بهبود کمیت و کیفیت ابیاری، انسداد چاههای غیر مجاز و کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و استفاده از گونه گیاهی مقاوم سالسولاریدیگا در برابر شرایط نامساعد زیستی اشاره کرد.
مقدمه
بیابان از مجموعه ای هدفمند ( اکوسیستم ) از موجودات جاندار و بی جان که رابطه ای وابسته و پیوسته با هم دارند تشکیل شده است. ویژگی این سیستم به گونه ای است که اگر در یک بخش از آن اختلال ایجاد شود اثر این ناهنجاری به سایر قسمت ها منتقل می گردد. توازن نسبی بخش های این مجموعه لازمه یک زندگی مطلوب و پایدار است. بررسی و مدیریت روابط این موجودات هم در محدوده علم اکولوژی است. برای اجرای طرحهای مدیریت بیابان و همزیستی با شرایط بیابانی شناخت و توصیف یکی از فاکتورهای بیوم بیابان و بحث درباره تعیین محدوده آن کافی نمی باشد بلکه ابتدا باید کل آن سیستم را شناخت و بعد منشاء و مسایل را از دیدگاه علت و معلولی بررسی کرده تا علت اصلی پیدا گردد.[2]
امروزه یکی از مهمترین دغدغه هایی که موجبات تعمق و توجه جدی صاحب نظران و برنامه ریزان را به سوی مفهوم “بیابان زدایی و یا مهار بیابانزایی ” جلب نموده، واقعیت رشد شتابان و انبوهی جمعیت در محیط ها و مناطق اکولوژیک و تداوم آن در آینده از یکسو و رشد حیرت آور و چشمگیر کلان شهرها و توسعه صنعتی لجام گسیخته به ویژه در کشورهای جنوب و پیامدهای زیانبار آن برای ساکنان این مناطق میباشد. [3] بر پایه پژوهش های در آسیای مرکزی عوامل انسانی از فاکتورهای غالب و عمده مؤثر بر بیابان زایی است، به طوریکه ۸۷ درصد عوامل بیابان زایی را به خود اختصاص می دهد و تنها ۱۳ درصد آن مربوط به عوامل طبیعی است. [3]
طی ارائه روشی برای مطالعه پدیده های بیابانزایی (به عنوان نمونه در کشور مغولستان) نتیجه گیری کردند که بیابان زایی در کشور مغولستان تحت تاثیر شرایط محیطی و عوامل انسانی بوده که عوامل انسانی عمدتا” در اثر تخریب پوششی ( قطع درختان و درختچه ها (4) .احداث جاده ها، صنایع پایه و چرای مفرط بوده است و فاکتور عمده محیطی مربوط به تکرار خشکسالی هاست ،) ۸۱ درصد شدید و ۷ درصد در طبقه متوسط قرار دارند. علاوه بر این شاخص های پوشش گیاهی و آب های زیرزمینی مهمترین فاکتورهای موثر بر بیابان زایی ذکر شده اند. [4]
بیابان
تعریف بیابان از جهات مختلف:
۱- بیابان عارضه ای طبیعی در شرایط فقر اقلیمی که چهره زمین را متاثر از قوانین خویش می سازد و تقریبا معادل فراخشک جهان است و بنابراین اقدام در جهت محو بیابان(بیابان زدایی) مبنای علمی ندارد.[2] ۲- نواحی خشک (بیابان) سرزمینهایی است که در آنجا به علت عدم کفایت منابع آب، پوشش گیاهی و خاک کمتر از حدی است که بتواند سنگها را به طور موثر از عمل هوازدگی حفاظت نماید.[2] ۳- بیابان جایی است که تبخیر و تعرق بالقوه ماهانه و سالانه کمتر از بارندگی ماهانه و سالانه باشد. [2] ۴- بیابان یک بیوم مانند سایر بیوم ها (جنگل، علفزار، تندرا، تایگاه …) است. مصالح و ابزار تشکیل دهنده آن هم عوامل زنده و غیر زنده مانند اقلیم ، خاک، توپوگرافی، بیولوژی ( انسان – حیوان – گیاه ) می باشد. بیومی که اقلیم آن خشک و میانگین بارندگی آن کمتر از ۲۵ سانتی متر باشد بیابان گفته میشود. [2]
بیابان زدایی
بر طبق تعریف کنفرانس بین المللی مبارزه با بیابان زایی، «پدیدهٔ بیابان زدایی » عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک، و نیمه مرطوب خشکر ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی. این پدیده مد تهاست که کی مشکل جدی اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی در بسیاری از کشورها شناخته شده است. [5] بیابان زایی واقعی ، چیزی نیست جز (پس رفت سرزمین) که در سرزمینهای خارج از مرزهای طبیعی بیابان در سیمای کاهش حاصل خیزی خاک و افزایش حساسیت اراضی به فرسایش، افت کیفی و کمی آبخوانها، نشست زمین، فزونی شمار و حجم سیلی، پر شدن مخازن و کاهش عمر مفید سدها، شور شدن و ماندابی شدن اراضی و سرانجام برهنگی خاک، زوال تنوع زیستی و مهاجرت چهره مینماید. [6]
عوامل اصلی و فرعی در بیابان زدایی
جریان بیابان زدایی از دو گروه از مولفه های طبیعی یا انسانی متاثر است که شامل سه عامل موثر محیطی و سه عامل موثر انسانی میباشد. که سه عامل محیطی جز عوامل اصلی محسوب میشوند که هریک نیز دارای زیر عامل یا شاخص هایی میباشند. وسه عامل انسانی جزءعوامل فرعی محسوب میشوند که یک سری زیر عامل هم دارند.[7]
۱- سه عامل موثر محیطی شامل:
حلا ہوا و اقلیم ((شاخصی بارندگی وتناوب خشکسالی)) ح ژئومورفولوڑی ((عامل شیب و زمین شناسی)) حر کمیت و کیفیت منابع آب و خاک ((کمیت منابع اب و خاک وکیفیت منابع اب و خاک)) [7]
۲- سه عامل موثر انسانی شامل:
– تخریب منابع گیاهی ((بوته کنی و قطع درختان، چرای مفرط و الگوی غلط کشاورزی و جنگل کاری)) – تخریب منابع آب ((پمپاژ و افت سطح اب زیر زمینی و افزایش سطح ایستایی و ابیاری غلط))
تخریب منابع خاک و اراضی ((شخم غلط و آیشی بلند مدت و تبدیل بی رویه جنگل و مرتع به اراضی کشاورزی و یا به اراضی بدون پوشش گیاهی و توسعه شهری))[7] با وجود انکه جریان بیابان زایی از دو گروه از مولفه های طبیعی یا انسانی متاثر است، لیکن بر پایه ی دانش و تجربیات موجود، مولفه های هیچ یک از این دو گروه را به طور مطلق نمی توان در همه زمانها و مکانها به عنوان عامل اصلی به شمار آورد، از این رو باید تلاش کرد تا در هر زیست اقلیمی با توجه به تمامی شرایط حاکم بر سرزمین، اصلی ترین عامل تشدید کننده ی بیابان زایی را تعیین و معرفی کرد.[8]
۱- تخریب منابع طبیعی
تخریب منابع طبیعی در مناطق خشک یکی از مهمترین فرآیندهای بیابانزدایی است که در مدلهای مختلف بیابانزدایی به صورتهای متفاوت به آن توجه شده است. [9]
۲- سیل
فزونی و جاری شدن سیلابهای مخرب یکی از پیامدهای جدی بیابان زایی بشمار می رود. به عقیده بسیاری از صاحب نظران بیابان، فزونی و جاری شدن سیلاب های مخرب، یکی از پیامدهای جدی بیابان زدایی به شمار می آید و بارندگی های شدید و سیل آسا در مناطق خشک و نیمه خشک چنانچه مورد بهره برداری قرار نگیرد، ضمن هدر دادن آب باران که بایستی به عنوان تغذیه آبخوان عمل کنند، در ادامه، زمینه ی ایجاد منشاء نمکزار، رسوبات گچی و سخت لایه های رسی رافراهم می سازد . [10]
۳- شور شدن خاک و آب
شور شدن خاک و آب، یکی از فرایندها یا عوامل مهم بیابان زدایی است که به شکل وسیعی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان در حال اتفاق افتادن است.
برپایه شواهد تاریخی، چنین به نظر میرسد که شور شدن خاکها همزمان با پیدایش یکجانشینی (ظهور تمدن) و رونق کشاورزی در جهان آغاز شده و پیشینه آن به حدود ده هزار سال میرسد. شور شدن خاکها موجب کاهش رشد گیاه، اختلال در فعالیتهای زیست شناختی (بیولوژیکی) ریزجانداران خاک (میکروارگانیسمها)، نامطلوب شدن کیفیت آب و توقف فرایندهای سوخت و ساز بین ترکیبهای خاک، نیوار و آب سپهر (هیدروسفر) و در نتیجه عدم تامین عناصر غذایی لازم برای زیست سپهر (بیوسفر) میشود. در واقع با تبخیر آب از داخل درز و شکاف خاکها و بر جای ماندن املاح در افقهای سطحی، فرایند تشکیل خاکهای شور شروع میشود. از این رو باید نقش آب، به عنوان عامل آورنده املاح در فرایند بیابانزایی تعیین شود. [8]
۴-توسعه شهری و صنعتی گسترش شهرها و توسعه صنعتی
موجب تخریب زمینهای کشاورزی، مراتع، جنگلها و در کل کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک میگردد که از آن با عنوان بیابانزایی نیز یاد میشود. عوامل انسانی در پدیدار شدن پدیده بیابانزایی نقش اصلی و کلیدی را دارا میباشد. زیرا علاوه بر تأثیر مستقیم خود، موجب تحریک عوامل محیطی بالقوه شده و بیابانزایی را تسریع میکند. به طوریکه تبدیل زمین،فرسایش، جنگل زدایی، مسمومیت و آلودگی زمینها (آب و خاک) که سلامت جامعه را به مخاطره میاندازند در بیشتر موارد به خاطر استفاده غیر اصولی از زمین رخ دهد. [11]بیابان زدایی عبارت است از مجموعه اقداماتی که در چهارچوب طرح های جامع توسعه در مناطق خشک و نیمه خشک تا خشک نیمه مرطوب صورت می گیرد که مبتنی بر اصول توسعه پایدار بوده است. مقابله با بیابان زایی بدون ارزیابی و پایش اشکال گوناگون تخریب در سرزمینهای خشک، امکان پذیر نخواهد بود.[2,6]
راه های کنترل بیابان زایی (بیابان زدایی)
۱- از طریق نهال کاری ، بذرپاشی و قرق میتوان از بیابان زدایی جلوگیری کرد. [2] ۲- مدیریت درست امور کشاورزی و آبیاری در کاهش اثرات بیابان زایی کاملا قابل درک است یعنی می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. [2] ۳- اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب میشوند. [2] ۴- با توجه به مقاومت مناسب گونه گیاهی سالسولا رید یگا در برابر شرایط نامساعد زیستی و همچنین سهولت استقرار و زاداوری مناسب، به عنوان گونه ای مهم و ارزشمند در طرحهای مربوط به کنترل بیابان زایی، تقویت پوشش گیاهی و تامین علوفه دام در مراتع قشلاقی مورد استفاده قرار میگیردد. دامها با رغبت از این گیاه تغذیه نموده و دارای ارزش غذایی مناسبی است. مراتع دارای پراکنش این گونه جزء مراتع خوب به شمار می اید. از نظر حفاظت خاک و آب، نیز با توجه به فرم بوته ای و چند ساله بودن آن پوشش گیاهی طبیعی و مناسبی برای جلوگیری از ایجاد رواناب و فرسایش بادی و آبی بوجود می آورد و از روند بیابانی شدن جلوگیری میکند.12).
نتیجه گیری
اکوسیستم های مناطق خشک و نیمه خشک بدلیل کسر رطوبت خاک، شفاف بودن اتمسفر و تابش شدیدتر خورشید، دمای بالا، خشکی هوا، لایه ضعیف هوموس خاک و نمکی بودن آن به شدت حساس و شکننده است.
کاهش تولید بیولوژیکی که از راه تخریب منابع حاصل میشود به آسانی میتواند به پدیده های غیر قابل بازگشت تبدیل شود.
در بسیاری از موارد عواملی از قبیل هزینه، دسترسی به فناوری اقتصادی بودن و وجود شرایط خاص، اقدامات بیابان زدایی را غیر ممکن میسازد. به طور کی شور شدن خاک، کاهش تراکم گیاهی، فرسایش خاک، افت سطح ابهای سطحی و زیرزمینی، باتلاقی شدن، افزایش بازتاب نور به واسطه کاهش پوشش گیاهی ،افزایش شدت خشکی، کاهش تراکم خاک و افزایش رواناب از جلوه های تخریب سرزمین و بیابانی شدن به شمار می ایند.
بیابان زایی فرایندی است پس رونده که مهمترین عامل بروز ان را باید در مولفه های انسانی جستجو کرد. نظیر گسترش شهرها و توسعه صنعتی که موجب تخریب زمینهای کشاورزی، مراتع، جنگلها و در کل کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک میگردد و از عوامل بیابان زدایی محسوب میشود.
نظرات
دیدگاهی وجود ندارد