تاثیر رنگ و نور در طراحی فضاهای درمانی برای کودکان با رویکرد فضای بدون استرس
چکیده
رنگ و نور و همچنين ايجاد فرم هاي تاثيرگذار بصري بيشترين تاثير را بر روحيه ي بيماران دارد و از آنجايي که در طراحي فضاهاي درماني با توجه به عملکرد آن، بيشترين تاثير به عهده اين شاخصه ها مي باشد، استفاده از عناصري مانند تابلوهاي نقاشي و تصاويري از طبيعت در اتاق بيماران کوچک و راهروهاي منتهي به بخ شهاي مختلف درماني درجهت القاي حس آرامش، امنيت و تحريک احساسات بصري و همچنين به طور مستقيم و غير مستقيم در وضعيت روحي و رواني و جسمي بيمار کودک تاثير مي گذارد و ميتواند در تسريع روند بهبود و افزايش روحيه او تاثير بسزايي داشته باشد. امروزه با پيشرفت تکنولوژي و توجه بيشتر به حفظ امنيت بيماران بستري در بيمارستان، طراحي معماري و دکوراسيون داخلي آنها دچار تحولات شگرفي شده است. تغييرات جديد در سبک معماري و طراحي داخلي بيمارستان ها مي تواند در بهبود وضعيت سلامت نقش مهمي ايفا کند و باعث کاهش استرس و حس آرامش در کودکان مي کند.. از جمله مواردي که جهت نيل به اين منظور مورد بررسي قرار مي گيرد تأثير نور، رنگ و ارتباط فضايي و چشم انداز به فضاهاي مختلف داخلي و طبيعت در محيط هاي درماني مي باشد. هدف کلي اين تحقيق اين است که کودکان چه نيازهايي در محيط هاي درماني دارند و آيا مي توان با استفاده از رنگ و نور باعث کاهش استرس و اضطراب آنها شد؟ نتايج حاصل بيانگر آن است که نور و رنگ در فضاي درماني به عنوان عامل موثر در روند بهبود بيماران کوچک و ايجاد فضاي آرامش و کاهش استرس براي بيمار مهيا خواهد شد. واژگان کليدي: فضاي درماني، کودکان، رنگ، نور، فضاي بدون استرس
مقدمه
در اواسط دهه 1751 دانشمندان جامعه شناس در خصوص فضاهاي موجود در بيمارستان ها، بحث کرده و اذعان داشته اند که راهروهاي بدون پنجره، کريدور هاي پر پيچ و خم، محوطه هاي داخلي استرليزه شده با بوي نامطبوع، حسي ناخوشايندي در فضا را بوجود مي آورد و در نتيجه سبب افزايش استرس در بيماران مي شود از دهه 1751 اين بحث ها معماران را به طراحي بيمارستان هاي کودکان که هدف آن برقراري ارتباط ميان علم پزشکي در خصوص بيماران بستري شده و پرورش حسي از نشاط و ايجاد محيطي مطلوب مي باشد، سوق داده است. اين هدف از طريق ايجاد محيطي بدون ترس و وحشت و همچنين استفاده ازمحيط هاي خيالي و جذاب صورت پذيرفته است. اين خصوصيات طراحي و معماري به خصوص در تعداد کثيري از بيمارستان هاي کودکان به کارگرفته شده است. از سوي ديگر با توجه به اين که وقتي يکي ازفرزندان خانواده بيمار مي شود زندگي کل اعضا را تحت تأثير قرار مي دهد و همگي بسيج ميشوند تا او بهبود يابد پس مي توان رويکرد کاهش استرس را در معماري مراکز درماني کودکان براي تسريع بهبودي کودکان نيز وارد نمود .بيمارستان کودکان تنها با نياز دارويى و پزشکى روبه رو نيست، بلکه نيازهاي حرکتى، اجتماعى، تکاملى و احساسى بچه ها نيز بايد در نظر گرفته شود. بدين علت امروزه بيشتر توجهات به طراحي محيط هاي مطلوب براي کودکان بيمار ميباشد. “رنگ و نور ” ازعناصر دکوراسيون داخلي در بيمارستان کودکان مي باشد. طراحان بيمارستان هاي امروزي تقريباً همه قوانين سابق در ارتباط با محدوديت هاي استفاده از نور و رنگ هاي گوناگون و ترکيب آنها با يکديگر در بيمارستان ها را در هم شکسته اند و امروزه تقريبا، هر رنگي را مي توان در دکوراسيون بيمارستان ها مشاهده نمود. به دليل آنکه محدوديت گذشته در کاربرد نور و انواع رنگ در مراکز درماني کمتر رعايت مي شود، اين عامل باعث گرديده، چگونگي و سازوکار انتخاب نور مناسب و مجموعه رنگ هاي دلخواه براي دکوراسيون يک بيمارستان مشکل ساز گردد. پس در نهايت مي توان ادعا نمود که بيمارستان امروزي ترکيبي معمارانه از محيطي براي انجام فرايند درمان، فضايي براي ارائه خدماتي در جهت رفاه افراد به همراه استفاده از روش هاي نوين ساخت و کنترل مصرف انرژي مي باشد. که همواره در جستجوي راهکارهاي مبتني بر شواهد علمي براي، مهندسين بيمارستان ساز و طراحان داخلي استفاده از انواع رنگ و نور در مراکز درماني هستند. رنگ عاملي است که بر جسم هم روان انسان تاثيرگذار است. هنر درماني يکي از روش هاي درماني است که از ديرباز استفاده مي شده است. هنر درماني از طريق مختلف به درمان کمک مي کند. کيفيت زيباشناختي کارهاي هنري مي تواند خلق، نشاط، عزت نفس و آگاهي شخصي بيمار را را بهبود مي بخشند. بازسازي انسان از ديرباز تحت تاثير رنگهاي طبيعت بوده است. نفوذ رنگها و تاثير آنها روي ذهن و جسم به طرق گوناگوني ثابت شده ات و استفاده صحيح و نادرست از آنها تاثيرات منفي و مثبت زيادي در زندگي ما خواهد داشت . نامطلوب يا ناملايم بودن يک رنگ ميتواند سبب ايجاد تحريک و تهييج شود، به هر حال احتياط هاي لازم بايد انجام شود .براي ايجاد يک وضع مطلوب در بيمارستان بايد توجه داشت که يک ، محيط يکنواخت و کسل کننده مي تواند باعث عدم حس لازم براي خوب شدن باشد. علت آن اين است که بيمارستان مغز نياز به تنوع و هيجان و به عبارتي احتياج به توجه دارد. فرضيه اين تحقيق بر اين باور است که به کار گيري نور و رنگ در فضاي درماني کودکان مي تواند در کاهش ترس، اضطراب و همچنين روند بهبودي کودکان بيمار وکاهش طول درمان آن ها بسيار مؤثر است . اين کاملا معلوم و واضح است که بين شفا بخشي و محيط فيزيکي رابطه اي وجود دارد اما روش طراحي محيط هاي شفابخش در بيمارستان کودکان چگونه است؟آيا مي توان با استفاده از رنگ و نور باعث کاهش استرس و روند سريع بهبودي آن ها شد؟
روش تحقيق
روش مورد استفاده در پژوهش حاضر روش اسنادي کتابخانه اي و توصيفي تحليلي است. بدين معنا که با مرور مستندات مهم و برجسته در ارتباط با مفهوم روان شناسي محيطي، سعي در استخراج چارچوب نظري منظم از فهم ماهيت محيط همچنين بررسي عوامل زيبايي شناسي در معماري و بررسي ارتباط آن با مبحث روانشناسي محيط هاي درماني و فضاهاي بدون استرس شده است.
محيط و روانشناسي محيطي
کلمه محيط آن قدر مورد استفاده دارد که تشخيص معناي آن مشکل شده است. جغرافيدانان زمين و آب و هوا، روان شناسان مردم و شخصيت هاي فردي آنها، جامعه شناسان سازمان هاي اجتماعي و فرايندها، و معماران ساختمانها و محيط هاي باز و منظر را محيط تعريف مي کنند. هر کدام از اين طبقه بندي ها به مقاصدي که از محيط انتظار مي رود ربط دارند. بر اساس دانش فعلي ما، زندگي فقط در محيط زميني جريان دارد، زمين کيفيت هايي دارد که زندگي را متعادل مي سازد و موجودات مختلف هرکدام در آن جايگاه خود را دارند. محيط اطراف يک موجود، محيط زندگي موجودات ديگر نيز هست. بعضي از اين محيط ها از يک گونه هستند. محيط زندگي انسان ويژگيهاي زنده يا اجتماعي دارد. در عين حال زندگي انسان در محيطي فرهنگي جريان دارد. معماران، طراحان محيط و منظر، طراحان شهري از محيط کالبدي براي ذکر جنبه هاي غير اجتماعي و غير فرهنگي محيط استفاده مي کنند. تعريف ساختمانها بايد جامع و همه جانبه باشد. بنابراين اين تعاريف دقيق نيستند. در مقابل، محيط زميني تنها به ماهيت زمين و فرايندهاي آن گفته مي شود. درک اين فرايندها مهم است، زيرا به استثناي کشفيات ابتدايي در فضاي خارج زمين و روي سطح ماه، محيط زندگي انسان محيط کره زمين است. محيط ساخته شده بايد با محيط زميني انطباق داده شود. يکي از اصلي ترين، دلايل ايجاد يا توسعه شهرها، بناي ساختمان ها، فضاهاي باز شهري و زيرساخت هاي شهري تأمين فعاليت هاي جاري و بالقوه انسان است. اين فعاليت ها شامل فعاليت هاي روزمره مثل راه رفتن، تماشا کردن، خوابيدن، تفريح کردن و خوردن و فعاليت هاي خاص ديگر است. پاسخ گفتن به کليه نيازهاي انسان امري دشوار است. پاسخ به نياز به بقا، نياز به احترام و عزت نفس، و پاسخگويي به نيازهاي شناختي از جمله مسائل موردنظر طراحي است .يکي از مهمترين تحولات علوم رفتاري که در حرفه طراحي آثار زيادي داشته است، به وجود آمدن رشته اي به نام روانشناسي اکولوژيک توسط راجر بارکر و همکارانش بوده است .روان شناسي اکولوژيک در رويکردهاي سنتي تحقيق روان شناسي تغييرات اساسي ايجاد کرد .اين رويکرد به جاي مطالعه آزمايشگاهي رفتار فرد، به رفتار فرافردي در محيط زندگي روزمره توجه دارد. بارکر الگوهاي رفتار را در ارتباط با مکان کالبدي همان رفتار توصيف مي کند . موضوع اين رويکرد توصيف محيط کار طراحان محيط نيزهست. در معماري، زيبا شناختي تنها عاملي که بايد مورد توجه قرار گيرد نيست. اما در اين نيز که اين عامل در معماري نقشي اصلي دارد نمي توان شک کرد. تمامي عوامل مؤثر بايستي يک به يک مورد توجه قرار گيرند و نتيجه به ناچار يک برآيند است يا به گفته رومالدو جيورجولا واقعيت اين است که سعي در نزديک شدن زيبا شناختي به معماري نيز مثل نزديک شدن به ساير اصول اجتماعي يا اخلاقي اغلب به تنگنا ها منجر ميشود.
از طرفي در تصورات ما هر شيئي در ارتباط با محيطي خاص مطرح است. معماري نه تنها در واقعيت متصل به محيط است بلکه در دنياي خاطرات ما نيز چنين است . به اين ترتيب روشن ميشود که نقش محيط در ادراک معماري تا چه حد موثر است بدين جهت بررسي نقش محيط و شرايط محيطي در زيبايي شناسي معماري لازم ديده ميشود که در اين راستا با استفاده از اين دانش نظري و علم روانشناسي محيط درصدد بهبود هر چه بهتر فرايند طراحي معماري برآيد
محيط هاي درمانگر
ويژگي هاي فيزيکي محيط درماني که بيماران در آن بهبود مي يابند بر نتايج درماني بيمار، رضايت بيمار و کارکنان و نتايج سازماني تأثير گذارند. محيط درماني در صورتي که تمام ويژگي هاي زير را داشته باشد، محيطي درمانگر ناميده مي شود: – برآوردن نياز هاي کلينيکي در درمان جسمي بيماران – برآوردن نيازهاي رواني ـ اجتماعي و روحي بيماران، خانواده آنها و کادر درمان – ايجاد نتايج مثبت قابل اندازه گيري بر نتايج درمان کلينيکي بيمار و ميزان کار آمدي کارکنان
تئوری محیط های درمانگر بر اساس ریشه هایی از روانشناسی محیطی( اثرات روانی_ اجتماعی محیط)، ایمونولوژی روانی ـ ایمنی( اثرات محیط بر سیستم ایمنی بدن) و دانش عصبی (چگونگی درک معماری توسط مغز ) شکل گرفته است. تحقیقات نشان داده است که بیمارستان های موجود باعث ایجاد استرس در بیمار می گردند که این استرس سیستم ایمنی بدن را مختل کرده، نیروهای روحی و احساسی فرد را غیر فعال می کند و نتیجتاً مانع فرآیند بهبود گشته و یا آن را به تعویق می اندازد معماران مجموعه های درمانی، معماران داخلی و محققان 9 فاکتور کلیدی در طراحی بیمارستان هاکه بر نتایج بیماران تأثیر مثبت دارد را کم کردن و از بین بردن استرس دهنده های محیطی ی مثبت، برقراری ارتباطات اجتماعی و دادن حس کنترل به بیمار عنوان کرده اند . نتیجه رعایت این اصول در ساختمان های به اتمام رسیده قابل اندازه گیری را در نتایج بیماران و کیفیت درمان نشان داده است. این اقدامات علاوه بر بیماران دارای تأثیرات مثبتی بر کادر درمان نیز می باشند. ثابت شده است که فضاهای درمانگر بخاطر بهبود نتایج بیماران، کاهش طول درمان و افزایش رضایت و میزان کارآیی و نگه داری کادر درمان از نظر اقتصادی نیز بهینه میباشد.
استرس و تاثیر آن بروضعیت فیزیکی بیماران
استرس به عنوان یک عامل مزاحم در روند درمانی بیماران در رشته های مختلف علوم پزشکی و یک عامل بازدارنده در مقاومت بیماران برای انجام اعمال جراحی کاملاً شناخته شده است. استرس غالباً به صورت احساس اضطراب تجربه می شود. هنگامی که فرد احساس می کند در معرض خطر و تهدید قرار گرفته است، سیستم اعصاب سمپاتیک، او را آماده ی فرار از خطر یا مقابله با آن می کند و در عین حال در درون فرد پاره ای واکنش های فیزیولوزیکی نظیر تپش قلب، تعریق، دلشوره و افزایش ترشح آدرنالین و مواد شیمیایی دیگر رخ میدهد. علاوه بر استرس ناشی از بیماری،فرد بیمار با حضور در بیمارستان و بستری شدن ،در تعامل با محیط قرار گرفته و در صورت وجود محرکهای تنش زای محیطی بر استرس وی افزوده می شود.از نظر روانشناسی تداوم اضطراب به اختلال افسردگی منجر می شود که سلامت روان فرد را تحت تأثیر قرار می دهد.این مرحله منجر به تداوم بیماری و کم اثر شدن دارو های تجویز شده و همچنین پیچیده شدن درمان میشود. بنابراین وجود استرس باعث ایجاد تاخیر در روند بهبودی بیماری خواهد شد.
فشار روانی و ترس کودک در فضای بستری
استرس یا فشار روانی، مفهوم و پدیده ای است که تغییرات انفعالی ایجاد می کند و در اصطلاح کلی استرس زمانی آشکار می شود که فرد در معرض محرک های اجتماعی و یا فیزیولوژیکی و فیزیکی قرار می گیرد و در نهایت شرایط آسایش فرد را برهم میزند. کودکان به ندرت سخنی از استرس به زبان می آورند، اما این امر بدین معنا نیست که آنها استرس را نمی شناسند. در حقیقت در مقایسه با بزرگسالان، کودکان واکنش شدید تر و خشن تری در برابر استرس نشان می دهند و اغلب الگوهای رفتاری عجیبی را تجربه میکنند. از جملۀ استرس ها و ترس های رایج در دوران کودکی، بیمار شدن و بستری شدن در بیمارستان است کودکی که سخت مریض است، به دلیل بیماری، که زندگی اش را به طور جدی تهدید می کند، نیازمند دوره های طولانی بستری شدن یا بستری شدن های مکرر است . به این علت، از محیطی که با آن آشنا است، جدا می گردد و به یک موقعیت تازه، با قوانین و عملکردهای مختلف، و در مکانی ناآشنا و در تماس با افرادی که قبلا نمی شناخته است، انتقال میبابد که میتواند تاثیر نامطلوبی بر رفتار کودک بگذارد بنابر این در رابطه با محیط های بیمارستانی، واکنش های هیجانی منفی مانند اضطراب یا ترس، فقط با نام بردن از آنها( ساختمان بیمارستان ) می تواند نمایان و برانگیخته گردد و دیدن محیط های بیمارستانی با هر اندازه و شکلی، برای هر فردی به خصوص کودک، تجربۀ ترسناکی را فراهم میکند.بدین جهت محیط بیمارستان و فضای بستری برای کودک بیمار، معمولاً به عنوان مکانی توصیف می شود که عجیب، دور از فهم، ناآشنا و ترسناک است و با درمان و معالجه که این مفهوم را شکل داده اند، ارتباط دارد . بنابراین کودک بستری شده در بیمارستان، خود را در موقعیت ضعف هیجانی بزرگی مییابد و اثرات بستری بودن و دور ماندن از خانه برای او، از اثرات خود بیماری و درمان، دشوارتر است
اولین برخورد بیمار با معماری بیمارستان
اولین فضایی که بیمار در بدو ورود به بیمارستان با آن در ارتباط هست، تأثیر شگرفی برنگرش او نسبت به فضا و ارتباط برقرار کردن او با محیط دارد. اولین چیزی که بیماران از فضای بیمارستان درک می نمایند، سایت مجموعه، ورودی و فرم بیمارستان است که اگر هندسه جذاب و دلپسندی داشته باشد اولین قدم موفق به سوی طراحی فضایی مورد قبول بیماران و خانواده هایشان زیبایی ورودی بیمارستان به آن است که کمتر شبیه به بیمارستان و بیشتر شبیه ورودی یک هتل مرتب و تمیز بوده باشد. احترام به بیمار و همراهان او در مبلمان شهری و داخلی قسمت ورودی ، بیمارستان بایستی کاملاً هویدا باشد. رنگ و نوع و تعداد و آراستگی این لوازم از منظر استفاده بهینه مراجعه کنندگان بایستی دیده و انتخاب گردند. نورپردازی ورودی بخصوص در شب مقدار زیادی در رفع خستگی و بی حوصلگی بیمار و کادر درمانی و آرامش همراهان آشفته بیمار مؤثر می باشد. ورودی های رو باز بهتراست با سایبانی ترجیحاً ازدرختان سایه دار پوشیده شود. اصلی ترین و اساسی ترین بخش عمومی بیمارستان که نقش اساسی در بالابردن روحیه، القاء حس اعتماد و اطمینان و ایجاد جو صمیمی برعهده دارد، لابی بیمارستان است که عنصری سازمان دهنده در نقش یک میدان شهری می باشد. اگر مجموعه لابی به خوبی طراحی شود، ذهنیت ماندگاری از فضا در ذهن بیمار و خانواده وی ایجاد خواهد کرد و باعث می شود که بیماران با آمادگی بهتری وارد محیط درمانی شوند چرا که با داشتن برداشتی خوب از ورود به مجموعه، به طبع فضاهای دیگر را نیز جالب و خوشایند تصور کرده و با کمترین استرس وارد بخش های درمانی میشوند. در محیطی مانند بیمارستان، بجاست که اتاقی برای بازی، طراحی، وسایل و مبلمان با زوایایی نرم، درآن به کار برده شود. کودکان معمولاً به آسانی از نشستن و انتظار، ناامید و خسته می شوند. در نتیجه در بیمارستان کودکان،اتاق انتظار و راهروها باید متنوع و شاد باشد تا باعث آن گردد که علاقه ی کودکان به ماندن در چنین محیطی تحریک شود. بنابراین، چشم انداز و مناظر سرگرم کننده و نقش و طرح ها و نقاشی های مناسب در بیمارستان کودکان امری ضروری است. طراحی ها و نقاشی ها در محیط بیمارستان کودکان باید جذاب، قابل فهم و دارای قدرت انتقال سریع موضوع باشد. هماهنگی یا هارمونی در محیط اطراف ما باید به گونه ای ایجاد شودکه دارای حد تعادل باشد، زیرا در محیط سطوح ساختمانی بهداشتی و درمانی، خصوصا بیمارستان کودکان هر کدام از بیماران از نظر روان شناسی، آداب و رسوم و زمینه های فرهنگی و قومی با یکدیگر متفاوت هستند. با ایجاد تصاویر یا حرکت اشکال و فیگورهای ساده بر دیوارها نیز، می توان کودکان رابه حرکت واداشت. یکی از تفاوتهای کودکان با بزرگسالان تخیل آنان می باشد. با استفاده ی صحیح از خیالات کودکان می توان آنان را در بهبود بیماری یاری کرد.هنگامی که کودکی در بیمارستان بستری می شود، این از وظایف کادر بیمارستان است که علاوه بر بازگرداندن سلامت کودک،به نیازها و رشد طبیعی او توجه داشته باشند. بازی کردن یکی از مهمترین ویژگی های رفتاری دوران خردسالی است که نقش مهمی در جریان رشد کودکان دارد. این نیازها باید درطی روز به طور ماهرانه با کاربرد روش های صحیح تشخیص و درمان، برآورده شوند. لذا برای بازی کردن کودک وجود اتاق مخصوص بازی در بیمارستان کودکان امری اجتناب ناپذیر است.
نقش طراحی داخلی در کاهش استرس در بیمارستان کودکان
می توان مبنای اصلی طراحی داخلی مح یط شفابخش را حول استفاده از تئوری سرگرمی های مثبت و کاربرد رنگ ، پنجره های بزرگ، چیدمان مبلمان و طراحی ارگونومیک و مصالح دیوار و کف دانست. با توجه به اینکه دسترسی به مناظر طبیعی برای تمام بیماران مهیا نمی شود و نمی توان از خاصیت درمانی آن بهره برد اولریچ در سال 1993 ضمن تحقیقی نشان داد که استفاده از مناظر طبیعی در قالب طراحی داخلی همچون تابلوها و یا لوح ها ی دیواری و سقفی با ایجاد حواس پرتی نتایج مثبتی را در بهبود ایفا مینماید ضمن اینکه بیماران نیز به درد خود تسلط بیشتری می یابند نکته مهم در انتخاب این المانها ی طراحی داخلی این است که جز تصاویر، نتایج دیگر به صورت حواس پرتی منفی عمل مینماید؛ در یک بررسی در بخش مراقبت های ویژه عکس العمل بیماران نسبت به تابلوهای طبیعت و آبستره سنجیده شد. تصاویر آبستره تأثیرات منفی فراوانی بر روی سیستم فیزیولوژیکی و روانی بیماران ایجاد می نماید .در اینجا به معرفی دو مورد از عوامل محیطی تاثیر گذار در کاهش استرس کودکان پرداخته میشود:
رنگ چیست و نحوه برخورد کودک با آن چگونه است؟
رنگ اولین هویتى است که کودکان تشخیص مى دهند . آلکساندر چاوس کارگردان آمریکایى سازمان تحقیقى بیولوژی، معتقد است که رنگ یک تاثیر مستقیم روانى دارد، و ی مى گوید: انرژی الکترومغناطیسى رنگ از مسیرها ی ناشناخته ای بر رو ی غده هیپوفیز مغز و در هیپوتالاموس تاثیر مى گذارد این غده کارها ی اساسى بدن و واکنش های مربوط به احساسات درونی مانند پرخاشگری را کنترل میکنند در انتخاب رنگ برا ی فضاهای داخلى مراکز درمانى، یک نکته اجبار وجود دارد، و آن هم رنگ انواع تجهیزات و ملزومات پزشکى و بیمارستانى است که در داخل فضا ی مورد نظر وجود داشته و غیر قابل جابه جایى هستند. حضور رنگ در تصویر، هدفى است که طراح به آن توجه نشان مى دهد و باور پذیر ی کودکان را به فراوانى افزایش مى دهد و ارتباط کودکان از رنگ برای تشخیص بین اشیا و حتى تشخیص جنسیت، او را با عناصر تصویری نزدیک تر مى کنداشیا استفاده مى کنند از آن جایى که اتاق بستری خصوصى ترین فضا در هر بیمارستان است، در طراحى دکوراسیون و انتخاب رنگ آن باید پیش از هرچیز سلیقه و نیازها ی شخصى بیمار مستقر در آن را در نظر گرفت، با این وجود نباید از اصول طراحى رنگ در دکوراسیون و تأثیرات ناخودآگاهى که هر یک از خانواده ها ی رنگى بر روی روح و روان بیمار به جا مى گذارد، غافل شد .چون مخاطبان بیمارستان کودکان هم کودک هستند هم بیمار، باید در انتخاب رنگ، گذشته از توجه به کودکانه بودن و شاد و جذاب بودن رنگ ها، به تسکین بخش بودن آن نیز توجه کرد. طبق تحقیقاتى که رو ی بخش های مختلف چند بیمارستان کودکان انجام گرفته معمولا نزدیک به 55% کودکان رنگ های شاد پاستیلی و ملایم را نسبت به رنگ های شاد و تند ترجیح دادند در نتایج این پژوهش دختران رنگ صورتى و پسران رنگ قرمز و رنگ آبى را با اختلاف کمى از هم نسبت به سایر رنگ ها ترجیح میدهند . کودک از رنگ ها ی تیره و ناامید کننده گریزان است. او تنالیته ها ی مختلف یک رنگ را تشخیص نمى دهد و همه ی رنگ های قرمز را به رنگ لاله و تمام رنگ های آبی برایش رنگ دریاست برخلاف تصور برخى که گمان مى کنند نوزادان رنگ ها را نمی بینند نتایج تحقیقات نشان داده که نوزادان نه تنها کور رنگ نیستند بلکه نسبت به رنگ ها ی آبى، قرمز، ارغوانى، نارنجى علاقه بیشتر نشان داده و تمایل چندانى به رنگ ها ی خاکستری و قهوه ای ندارند .در خصوص کودکانى که دچاراحساس غم، ناراحتى و افسردگى شده اند، آن ها برا ی رفع مشکل بایستى از رنگ ها ی شادی که باعث شور و نشاط و تأثیرگذاری برروی سیستم عصبى میشود استفاده کنند
نظرات
دیدگاهی وجود ندارد