امروزه در مديريت نيروي انساني يكي از موضوعات مورد توجه ، تامين نيازهاي كاركنان در جهت ايجاد انگيزه براي بالابردنكيفيت كار آنان و بهره گيري هرچه بيشتر از نيروي انساني در سازمان می باشد.
ازديرباز يكي از مهمترين دغدغه هاي مديران درك عوامل انگيزشي كاركنان و به تبع آن بهبود عملكرد آنان بوده است. مديران با همكاراني سروكار دارند كه حالت ها، سليقه ها وروحياتشان تاثيري گسترده بر عملكرد عمومي سازمان آنها دارد. در اين ميان افرادي كه دل به كارنمي دهند و شور و اشتياق براي انجام وظايف خود ندارند، بيشترين آسيب راهم به اهداف وبرنامه هاي سازمان وارد می آورند، زيرا انگيزه افراد مستقيماً با اثربخشي و عملكرد آنان ارتباط دارد.
یک تعریف کلی و متداول از رضایت شغلی وجود دارد که رابینز آن را در کتاب رفتار سازمانی اینگونه عنوان می کند :
وقتی در اثر ارزیابی ویژگی های شغلی خود احساس مثبت را تجربه میکنیم ، رضایت شغلی داریم.
وضعیت امروز اقتصاد جامعه ما اصلاً جالب نیست و بیشتر تولید کنندگان یا ورشکست شده یا در حال ورشکست شدن هستند بسیاری از کارخانه ها چندین ماه از حقوق کارگران خود را نپرداختند بنابراین ایجاد رضایت شغلی در این وضعیت اصلاً کار ساده ای نیست.
مجموعه اشنیز هم از گزند تغییرات اقتصادی در امان نماند اما با پیشبینی هایی که از قبل صورت گرفته بود موفق به عبور از تند ترین گردنه اقتصادی تاریخ ایران شدیم. این مهم بدست نمی آمد مگر با همدلی و همکاری تمامی پرسنل اشنیز.
در روزهایی که شرایط اقتصادی بهتر بود مجموعه تلاش حد اکثری خود را برای ایجاد حس رضایت در کارکنان بکار گرفت و این حس در روزهای سخت به ما کمک کرد.
نتايج مطالعات نشان مي دهد كه وقتی اکثر افراد هنوز درگير اولين نيازهای خود هستند نمي توان از آنان انتظار مشاركت در برنامه ها را داشت. بنابراین در اشنیز تلاش شده محیط کار پرسنل در حد توان برای جسم و روان آنها راحت و بی دردسر باشد وسایل و امکانات از سیستم های کامپیوتری گرفته تا وسایل حمل و جابجایی اشیاء از بهترین نوع فراهم شده است.
عوامل اصلی ایجاد رضایت شغلی در شکل زیر مشخص شده و هر سازمانی برای پیشرفت چاره ای جز رعایت آنها ندارد.
همچنين انگيزاننده هاي شغلي افراد در جوامع و دور ه هاي مختلف با توجه به شرايط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي هر جامعه متفاوت مي باشد .
از اين رو هر گونه برنامه ريزي جهت افزايش بهره وري و بهبود عملكرد افراد بايد براساس شرايط فوق صورت پذيرد. با توجه به يافته هاي پژوهش ها، مديران و رهبران بايد به اهميت عوامل مؤثر در ايجاد انگيزش شغلي درافراد توجه بيشتري نمايند و در صدد پرورش استعدادهاي خلاق، از طريق فراهم نمودن محيط مناسب توام با امنيت شغلي و آرامش خاطرباشند تا افراد بتوانند ذهن خود را صرف ارائه خدمت بهتر كنند. در اين راستا، توجه به رفع مشكلات اقتصادي از طريق پرداخت حقوق مناسب و اعمال سيستم هاي تشويق و تنبيه و ايجاد امكانات و تسهيلات رفاهي براي افراد موجبات انگيزش دروني ايشان را فراهم مي نمايد كه اين امر مي تواند در نهايت موجب افزايش رضايت شغلي و بهبود عملكرد آن ها شود.
نظرات
دیدگاهی وجود ندارد